مهدکودک وپیش دبستانی پویش

مواظب دروغگویی کودکان باشیم/ دروغ کودک خطرناک است

1392/9/11 10:40
نویسنده : پویش
212 بازدید
اشتراک گذاری

دربرخی از خانواده‏ها دروغگویی کودکان، برای پدر و مادران مشکلات فراوانی به وجود آورده است، در چنین خانواده‏هایی روح اعتماد و اطمینان از بین رفته به جای آن بدبینی و بدگمانی جایگزین شده است.

دروغگویی همانند بیماری‏های جسمی در آغاز از یک امر بسیار ساده و کوچک آغاز می‏شود و اگر در اولین مراحل پیدایش، معالجه نشود و در درمان آن سهل انگاری به عمل آید، آن بیماری کوچک به تدریج به مرض مهلک و خطرناکی تبدیل خواهد شد.

آیا دروغگویی فطری است؟

تحقیقات دانشمندان همه حاکی است که کودک هیچ گونه آشنایی با دروغ ندارد و این محیط خانواده و یا مدرسه و یا اجتماع است که این زشتی را به او می‏آموزد. در روایات اسلامی این چنین وارد شده که صفحه ضمیر کودک از هر پلیدی و آلودگی برکنار است و این محیط خارج است که بدی‏ها را به او می‏آموزد.

علل دروغگویی

در بیماری‏های جسمی پزشک می‎کوشد در درجه اول به عامل بیماری پی برده و پس از شناخت آن به درمان می‏پردازد . تربیت صحیح و اصولی نیز ایجاب می‏کند که در درجه اول به انگیزه دروغگویی پی برده پس از آن به درمان دروغگویی پرداخت.

الگوهای بد

علی(ع) درباره تلقین‏پذیری و آمادگی ذهنی و فکری کودک می‎فرماید: «قلب کودک همانند زمین بکر و آماده‏ای است که هرچه در آن کاشته شود بلافاصله پرورش می‏یابد». بنابراین اولین آموزگاران کودک پدران و مادران هستند و کودک همانند شاگردی که هرچه ببیند و یا بشنود بر اساس تلقین‏پذیری همه را به جان و دل می‎پذیرد و آنها را جزء وجود خود قرار می‎دهد بدون اینکه به زشتی و زیبایی آن وقوف داشته باشد و این پدران و مادران هستند که ناخودآگاه کودک را به دروغگویی می‎کشانند و این در مکالمات و مناقشات و یا رویدادها و قراردادهای قولی و گفتاری به وجود می‏آید و از همین رهگذر کودک با خلاف واقع‏گویی آشنا می‎گردد. در برخی از موارد هم خود پدران و مادران زمینه دروغگویی را به دست خود برای کودکان فراهم می‏سازند مثل اینکه دروغگویی را به آنان تلقین بنمایند.

ترس از مجازات

یکی دیگر از علل دروغگویی کودکان ترس از مجازات است اگر کودکان می‏دانستند که پس از اقرار اعتراف به گناه و خطای خود ازمجازات و توبیخ مصون خواهند ماند هرگز توسلی به دروغگویی نمی‏یافتند و در حقیقت توبیخ و تنبیه بزرگترها است که کودکان را به دروغگویی پناهندگی می‏دهد. بنابراین با کمال صداقت باید اعتراف کرد که در این مورد هم پدران و مادران بودند که کودکان را به دروغگویی واداشتند.

اگرپدران و معلمان در مواردی که کودکان عمل خلافی انجام ‏داده اند با گشاده رویی با آنان برخورد کرده بدون تنبیه و توبیخ زیان‏های عمل خلاف را برایشان بازگو می‏کردند به طور قطع بسیاری از کودکان نیازی به دروغگویی نمی‏یافتند.

احساس کمبودها

در مواردی هم برخی از کودکان از نظر موقعیت وضع خانوادگی و محل زیست نسبت به دیگران احساس کمبود می‏نمایند. برای جبران این کمبودها به دروغ متوسل می‏شوند. تعلیم و تربیت خوب و احترام به ارزش‎های واقعی و انسانی سبب می‎گردد که کودکان به بسیاری از امور ساده و پیش پا افتاده که فاقد ارزشمندی است بی توجه شده هرگز به خلاف‏گویی و دروغ متوسل نشوند.

بازسازی دروغگویی

دروغگویی دونوع، درمان پذیر است: یکی سطحی و دیگری واقعی. اما درمان سطحی آن است که مربی متوسل به توبیخ و تنبیه بدنی شده به این وسیله می‎کوشد با ایجاد رعب و سلطه‏جویی کودک را از دروغ گفتن بازدارد، بدیهی است که این روش درحد یک بازدارنده موقت ارزش دارد و هرگز نمی‏تواند یک عامل تربیتی به شمار آید.

ولی روش درمان واقعی آن است که مربی به جای تندی و خشونت تلاش کند انگیزه اساسی کودک را در دروغگویی پی برده آن را بر طرف سازد. بدیهی است با برطرف شدن نیاز کودک روحیه زشت دروغگویی نیز از او برکنار می‎شود.

ممکن است کودکی در شرایط خاصی به دروغگویی اعتیاد داشته باشد بدیهی است کودک چون هنوز روحیاتش فرم و شکل استواری نیافته می‎توان با مراقبت‏های پی‏گیر آن عادت زشت کودک را به عادت نیکوی نوینی تغییر داده بازسازی به عمل آورد.

در خاتمه باید به این واقعیت نیز توجه داشت که دروغگویی یک بیماری روحی خطرناکی است که اگر در اسرع وقت درمان نیابد در فرصت کوتاهی کودک دروغگو به سایر انحرافات اخلاقی نیز آلوده خواهد شد. امام حسن عسگری(ع) در این باره چنین فرموده است: اگرهمه بدیها و زشتی‏ها در خانه‏ای انباشته شده باشد، کلید آن خانه دروغ است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)